آرشیوها (آرشیوهای عمومی و دیداری شنیداری) از دو ناحیه ضربت می خورند. یکی از جانب افرادی که در آرشیوها شاغلند و دیگری از ناحیه مسولان و مدیران آرشیوها و سازمانهای آرشیوی. شاغلان در آرشیو هیچ کدام تحصیلات آرشیوی ندارند. همه آنها اگر متخصص و کارشناس باشند، کارشناس کتابداری و اطلاع رسانی هستند. غیر متخصص ها و تبعیدی ها هم که جایگاه خاص خود را در آرشیوها و کتابخانه ها دارند. علت این امر را می توان در نبود رشته آرشیوداری و آموزش آن در کشور دانست. متاسفانه کارشناسان کتابداری هم تلاش نکرده و نمی کنند تا حداقل با حرفه آشیوداری و اصول و مبانی آن آشنا شوند و این کوتاهی از جانب آنها غیر قابل بخشش است. به اعتقاد من در این خصوص هیچ عذر و بهانه ای قابل قبول نیست، چاشنی اش کمی عرق و غیرت حرفه ای است.
در باب آرشیو و اهمیت آن سخن بسیار گفته شده ولی از حرف تا عمل فاصله بسیار است. ارزش و اهمیت آرشیو را باید از آن موسساتی آموخت که برای گردآوری اسناد آرشیوی کره زمین را به بخش های مختلفی تقسیم نموده و در هر بخشی متخصصان و کارشناسانی گمارده اند تا به گردآوری اسناد و مدارک و تحقیق و پژوهش در آن منطقه بپردازند و نتایج حاصله را به آن مرکز ارائه کنند. آرشیوها مهم بوده و هستند و صد البته در آینده بسیار مهمتر خواهند بود. جهانی سازی، یکسان سازی، شبکه جهان گستر اینترنت، امپریالیسم علمی و عملی تهدیدهای بزرگی برای فرهنگ ها و سنت ها ملی و بومی تمامی کشورهاست. آرشیو مساوی است با حافظه، از دست دادن حافظه یعنی مختل شدن زندگی و حیات یک ملت. زیانی که به هیچ وجه جبران پذیر نیست. ای کاش این ها را نه در حرف بلکه در عمل بدانیم و بدان ایمان بیاوریم. این رسالتی است که بر عهده ما آرشیوداران خودساخته خواهد بود. لطفا نظرات خود درباره این پست مرقوم دارید. به امید آینده ای بهتر برای آرشیوها با همت خود ما آرشیوداران.