مفهوم آرشیو
آرشیو در مفهوم سنتی نهادی برای واسپاری اسناد، نسخه های خطی کاغذی، منابع دیداری و شنیداری و انواع سوابق دولتی و خصوصی سازمانی و غیرسازمانی است که میتواند مستقل یا وابسته به نهادی خاص باشد. هر آرشیوی، خواه عمومی یا خصوصی، بر اساس معیارهای انتخاب مرتبط، یا شیوه های تعریف شده دیگر، برای تعیین اهمیت، ربط یا شایستگی اسنادی که در اختیار دارد اقدام میکند. بنابراین آرشیو هم به منابع فهرستنویسی شده و هم به مکان فیزیکی که آرشیوداران منابع را در آنجا طبقه بندی و پردازش میکنند اطلاق میشود. کانون توجه آرشیو با دیگر حرفه های مجموعه ساز، مانند کتابداری و موزه داری تفاوت دارد، اگرچه بین آنها همپوشانیهایی نیز وجود دارد. با ظهور اسناد الکترونیکی، بویژه اسناد دیجیتالی و از آن مهمتر تحول در ساختار اسناد آرشیوی، مفهوم سنتی آرشیو را دگرگون کرده است و آرشیوهای امروزی به واقع در جستجوی اهداف و آرمانهای متفاوتتری هستند که از تغییرات بنیادین حاصله در تعریف و مفهوم آرشیو و نقش آن در جامعه نشات میگیرد.
امروزه هیچ مفهومی آشفته تر و نگران کننده تر از معنای نهفته در واژه آرشیو نیست. معنایِ صرف «آرشیو»، از آرخیون یونانی نشات میگیرد؛ آرخیون در آغاز به معنای خانه، محل اقامت، آدرس و سکونتگاه قضات ارشد، یعنی حاکمانی بود که فرمان می راندند. شهروندانی نیز که قدرت سیاسی را تفویض و حمایت میکردند، حق داشتند بر قانونگذاری و اجرای آن نظارت داشته باشند. حاکمان هم بر اساس قدرتی که از جانب مردم به رسمیت شناخته می شد، همانجا را به عنوان خانه، محل سکونت (خانه شخصی، خانه خانوادگی یا منزل اداری) که اسناد دولتی نیز در آنجا بایگانی می شد، انتخاب میکردند. حاکمان، اولین متصدیان و نگهبانان اسناد محسوب می شدند. آنها صرفا به فکر تامین امنیت فیزیکی و حفظ ماده اولیه ی اسناد واسپاری شده نبودند. آنها بافت و ارزش تفسیری اسناد را نیز تعدیل و اصلاح میکردند. آنها قدرت لازم برای تفسیر آرشیوها را در اختیار داشتند. اسناد آرشیوی به تبع آنکه در اختیار حاکمان قرار داشتند، سخنگوی قانون بودند: آنها یادآور قانون، ندای قانون و یا تحمیل قانون بودند (دریدا، 1996).
ژاک دریدا[1] از جمله فیلسوفان تاثیرگذاری است که به آرشیو توجه داشته است. وی در کتابش با عنوان «تب آرشیو[2]»، آرشیو را مکانی توصیف میکند که در آنجا اندیشه با مادیّت گره میخورد، با این حال وی همچنان به دنبال این است که با تحلیلهای ساختارشکنانه از «آرشیو»، معنای جدیدی برای این مفهومِ گسترده خلق کند. آرشیو صرفا یک مفهوم[3] است، تصوری است که در قالب واژهای برای چیزی ... به کار مییرود، ما هیچ مفهومی از آن نداریم (همان). عبارت «هیچ مفهومی نداریم» میتواند آرشیو را از فهمی که شدیداا متاثر از ریشه های لغت شناختی اش در واژه یونان باستان و واژه لاتینی آرکیویوم[4] (یا آرکیوم[5]) است، برهاند. دریدا در بررسیهای ریشه شناختی اش کشف میکند که «آرخه[6]» به معنای «مکان شروع» مشتمل بر دو اصل است: در مفهوم هستی شناختی اش به معنای مکانِ «آغاز» («جایی که چیزها آغاز میشوند») است، در حالیکه در مفهوم قانونی اش به معنای مکانِ «قانون» («جایی که مردان و خدایان فرمان می رانند») است. بنابراین اصطلاح آرشیو بر ظهور فرامین طبیعی و ساختگی دلالت دارد. دریدا سپس اینگونه ادامه میدهد که «آرکیونِ» یونانی- که «آرخه» را مستقیما به «آرکیویوم» لاتینی ربط میدهد- جایگاه اختصاصی «حاکمان[7]» در یونان باستان بوده است. «حاکمان» قضاتِ ارشد دولت بودند که از اسناد مهم دولتی پاسبانی میکردند. بنابراین «آرخیون[8]» مکانی خصوصی با وظایفی عمومی محسوب می شد. لذا اصطلاح لاتینی «آرکیوم» به مفهوم قانونیِ «آرخه» که به نهادینه کردن قانون اطلاق میشد، بر می گردد (بودور، 2005).
تعریف ریشه شناختی دریدا ناظر بر دو تصوّری است که از زمان باستان در مفهوم آرشیو وجود داشته است. در وهله اول، اصطلاح آرشیو برای تعریف مکانی مورد استفاده قرار گرفته که در بر دارنده مجموعه سوابق یا اسناد تاریخی است. در وهله دوم، آرشیوها از حیث سنتی به عنوان مکانهای ممتازی فرض شدهاند که حقایق تاریخی در آنجا قرار دارند. این معنای دوگانه (آرشیوها به عنوان مکانهای فیزیکی که حافظه مضبوط گذشته در آنجا گردآوری شده و آرشیوها به عنوان نماد حقیقت و اصالت) که در مفهوم جدید اصطلاح آرشیو نمایان و برجسته است، در طی قرن نوزدهم در اروپا نشات گرفته است. در آن دوران، تاریخ به یک رشته تخصصی جدیدی مبدل گردید که از روشهای علوم طبیعی الهام میگرفت. مورخّان به تبعیت از روششناسیهای اثباتگرایان، بر ارزش و اهمیت گردآوریِ اسناد، که «ماده خام» را از نوشتههای مورخان فراهم میآورد تاکید کردند. برای مثال، لئوپولد فون رانکه[1] چنین استدلال کرد که مورخان برای بازسازی گذشته ی عینی «به همان صورتی که رخ دادهه است» باید مواد آرشیوی را به دقت بررسی کنند. تمایز بین منابع دست اول و منابع دست دوم در زمان رانکهه ایجاد شد. منابع دست اول، اسناد اولیهای هستند که در زمان وقوع یک رویداد تاریخی تولید شده باشند. اینن منابع غالبا توسط مورخان تولید شدهاند و به مثابه دادههای عینی لحاظ میگردند، یعنی داده هایی که مستقلل از مشاهده و چارچوبهای نظری وجود دارند. منابع دست دوم به عنوان تفسیرهایی تاریخی از منابع دست اول تعریف میشوند. این منابع برداشتهای ذهنی هستند که بر پایه شواهد بدست آمده از منابع اولیه، طرح و تفسیر شده اند. آرشیوها به عنوان مکان منابع اولیه، از حیث سنتی نماد عینیت و مشروعیت تلقی شدهاند (همان). جهانگیر قائم مقامی نیز به همین تقسیم بندی رانکه پایبند بوده است (قائم مقامی، 1350). لکن باید توجه داشت که این نوع تقسیم بندی یک تقسیم بندی زمانی محسوب می شود و برخی از صاحبنظران مانند عباس حری آن را نمی پذیرند و چنین اعتقاد دارند که دست اول یا دوم بودن منابع در زمان استفاده مشخص می شود. یعنی اگر سندی به صورت مستقیم به رخدادی مرتبط، و از نظر زمانی نیز به آن نزدیک باشد، ممکن است در نحوه انعکاس رخداد مورد نظر سوءگیری خاصی داشته باشد و حقیقت را بیان نکند و یا حتی آن را وارونه جلوه دهد. لذا در این موارد بهتر است حقیقت را در منابعی جستجو کرد که مستقیما به آن رویداد نپرداخته یا در بیان آن سوءگیری نداشته اند، و لیکن اطلاعات حقیقی از واقعه مورد نظر به دست میدهند.
[1] - Leopold von Ranke
[1] - Jacques Derrida
[2] - Archive Fever
[3] - notion
[4] - archivum
[5] - archium
[6] - arkhe
[7] - archons
[8] - arkheion
منبع:
1- Bodor, Judit (2005). Archives in motion - "approaches, perspectives, interlinking" ". Retrieved November 01, 2016. From: http://www.artpool.hu/Recenzio/Interarchive.html#konyv
2- Derrida, Jacques: Archive Fever: A Freudian impression, Univerisity of Chicago Press, 1996
. . 
